طی ۱۶سال گذشته دو دولت اصولگرا (احمدینژاد و رئیسی ۷سال) و دو دولت نزدیک به اصلاحطلبان (روحانی و پزشکیان ۹سال) در مصدر کار بودهاند.
مأموریت رسانه ملی، بازتاب صداهای متنوع جامعه، تقویت همبستگی ملی و پاسداری از سرمایه نرم نظام است. با این حال، امروز بزرگترین نهاد فرهنگی کشور در وضعیتی گرفتار آمده که جز با تعبیر «خودمحوری مدیریتی» نمیتوان وصفش کرد. وضعیتی که در آن مدیران بیاعتنا به نقدها و بیپاسخ به ناکارآمدیها، تنها اراده خود را حکم میرانند.
احمد زیدآبادی در مطلبی نوشت: این چه وطنی است که اصرار به جنگ و تحریم علیه آن، به معنای خواستن و دوست داشتنِ آن است و مخالفت با جنگ و تحریم آن، "فروش" و "خیانت" به آن به شمار می رود؟
رئیس جمهوری که با صراحت میگوید دستگاههائی وجود دارند که از دولت بودجه میگیرند ولی هیچ خاصیتی ندارند، حتماً میتواند این دستگاههای بیخاصیت را از بودجه دولتی محروم کند.
از ماه ژوئن تاکنون، مهمترین تحول ارتقای علی لاریجانی به عنوان رئیس [دبیرخانه] شورای عالی امنیت ملی بود. لاریجانی به عنوان یک نیروی درون نظام با سابقه پرفراز و نشیب در سالهای اخیر، امروزه به عنوان یک میانهرو معرفی شدهاست که در مقابل ایدئولوگهایی قرار میگیرد که بر مقاومت پافشاری میکنند.
طبق قانون اساسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی این اختیار را دارند که در موارد ضروری، هیئت وزیران یا هر یک از وزرا را مورد استیضاح قرار دهند.
فارغ از هر نتیجهای که از توافق عراقچی-گروسی حاصل شود، تندروها بازی سیاست را باختهاند و باید به فکر کار دیگری باشند؛ چون از این نمد کلاهی برای آنان نخواهد بود. علت آن نیز روشن است. همان روزی که خبر تاییدصلاحیت پزشکیان را شنیدند، باید متوجه میشدند که: «کشتیبان را سیاستی دگر آمد».
در توافق با آژانس انرژی اتمی، ایران بازی دیپلماتیک خود را پیش از شورای امنیت به آژانس انرژی اتمی برده است تا چالش هستهای را به چارچوب قواعد، مقررات و هنجارهای سازمان انرژی اتمی بازگرداند و از سپردن سرنوشت این گوی آتشین به دستان اروپا و آمریکا که مطالبات فراهستهای از ایران دارند، جلوگیری کند. یک بار این گوی آتشین در قالب برجام به دامان 1+5 افتاد که نتیجه آن را همگان میدانند.
از گفتوگوی رئیسجمهور پزشکیان با مجری تلویزیون استان اردبیل در پایان سفر اخیر بیشتر کنایۀ او به صداوسیما مورد توجه قرار گرفته است در حالی که میتوان به نکتۀ دیگری هم اشاره کرد.