زاکانی شورای شهر را به حاشیه رانده است؟

روابط شورای شهر و شهرداری در ۳ سطح قابل تحلیل است. در سطح اول، نهاد شورای شهر و شهرداری خدماتی است و بخشی از وظایف خدماتی دولت به آنها واگذار شده و لازمه اجرای این وظایف تعامل با نهادهای فرادستی است.

مهدی قوامی‌پور*

روابط شورای شهر و شهرداری در ۳ سطح قابل تحلیل است. در سطح اول، نهاد شورای شهر و شهرداری خدماتی است و بخشی از وظایف خدماتی دولت به آنها واگذار شده و لازمه اجرای این وظایف تعامل با نهادهای فرادستی است.

در دوره حاضر از شورای شهر و شهرداری شاهدیم تعامل خیلی خوبی با نهادهای فرادستی از جمله دولت وجود دارد. تا اینجا قدم خوب و موفقی برداشته شده است.

مسئله بعدی تعامل شخص شهردار با شوراست. برای تقریب ذهن و درک جایگاه این دو نهاد، به دو نوع نهاد سیاسی ریاستی و پارلمانی اشاره می کنیم که در نهاد ریاستی، رییس جمهور توسط مردم به صورت مستقیم انتخاب می شود و کابینه توسط رییس جمهور تعیین می شود و به پارلمان پاسخگو نیست. در مدل پارلمانی، رییس دولت، نخست وزیر است و توسط مجلس انتخاب می شود و باید به مجلس پاسخگو باشد.

در مدل فعلی شورای شهر و شهردار که شهردار توسط شورای شهر انتخاب می شود، شهردار نقش نخست وزیر را برای شورای شهر که پارلمان شهری است دارد. از این منظر شهردار ملزم به پاسخگویی به شورای شهر است چون منتخب مستقیم شهروندان نیست و منتخب شوراست. در دوره آقای قالیباف مطرح شد که مردم مستقیما شهردار را انتخاب کند که این تغییرات انجام نشد.

باید توجه داشت شهردار از یک سمت باید با شورای شهر تعامل کند  از سمت دیگر با نهادهای فرادستی و از سمت دیگر هم باید بتواند با بدنه شهرداری تعامل کند. تعامل با مدیریت شهری و بدنه شهرداری بسیار مهم است و عمده بحثی که بین شهرداری و شورای شهر سر همین موضوع است شهردار از ظرفیتهای بدنه شهرداری و مدیریت استفاده کند. اینجا دو نکته وجود دارد.

اول این که شهردار بخواهد از بدنه شهرداری در مدیریتها استفاده کند، پیش شرط آن این است که شهردار شناخت خوبی از بدنه شهرداری داشته باشد. طی یکصد اخیر ایران، نخبگان در سطح ملی فعالیت می کنند و در سطح محلی، موضوع نخبگانی جا نیفتاده است. در تهران، شهردارانی که می آیند در سطح ملی مطرح هستند و عموما با بدنه شهرداری آشنایی چندانی ندارند. بنابر این وقتی مدیریت شهری را به دست می آورند یا از مدیران خارج از سیستم که می شناسند، استفاده کنند یا از مدیران پیشین شهرداری استفاده کنند که در صورت دوم، امیدوار به اجرای برنامه های جدید نمی توانند باشند.

در این شرایط، شورای شهر به شهردار می گوید از بدنه شهرداری استفاده کن که موضوع قابل فهمی است. استفاده از نیروهای شهرداری، باعث تعامل و همراهی بیشتر بخش اجرایی شهرداری با شهردار می شود. شورای شهر با این کار از شهردار حمایت می کند، کار را برای شهردار آسان می کند و هم شورا تلاش می کند به وعده های خود به شهروندان عمل می کند.

در زمانی که از عمر شورای شهر و انتخاب آقای زاکانی می گذرد، شورای شهر تلاش کرده کمترین حاشیه را داشته و به شهردار اجازه داده که برنامه هایش را اجرا کند. شورا و شهردار تلاش کردند برای جذب همکاری نیروی شهرداری، سعی کردند به بخشی از وعده هایی که به نیروهای شهرداری داده بودند، عمل کنند که نکته مثبتی است و باعث هماهنگی بیشتری می شود.

اما نکته دوم نحوه تعامل شورای شهر با زاکانی است. به لحاظ نظری، ساختار شورای شهر و شهرداری در ایران به گونه ای است که شهردار ملزم به پاسخگویی به شورای شهر است. در مواقعی که شهرداران از اتوریته یا توان مدیریتی بالاتر برخوردارند، شورای شهر به حاشیه رانده می شود و ترجیح می دهد وارد مباحث نشود و اجازه بدهد شهردار کارش را انجام دهد. در مواقعی که شهردار ضعف نشان دهد، شورا با قدرت وارد می شود و سعی می کند جای شهردار رابگیرد. این اتفاقات می افتد تا در نهایت شورا و شهرداری به تعادل در رابطه با همدیگر برسند.

به نظر می رسد آقای زاکانی و شورا در حال حرکت به سمت یک تعادل هستند. هنوز نمی توان قاطعانه گفت این تعادل ایجاد شده ولی می شود نشانه هایش را دید. نشانه هایی مانند حضور آقای زاکانی در شورا پس از غیبت یک روزه که اعلام شد به خاطر بیماری است، انتخاب مدیران پس از آن روز از بدنه شهرداری نشان می دهد شورا و شهردار تهران به سمت نقطه تعادل حرکت می کنند که امیدواریم این نقطه تعامل به نفع شهروندان باشد.

زاکانی پیش از حضور در شهرداری تهران، اصولا هیچ سابقه مدیریت اجرایی ندارد و سوابق مدیریتی‌اش در حوزه های اجرایی نبوده است. شهرداری یکی از گسترده ترین مدیریت های اجرایی کشور است. کار در شهرداری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی تا عمرانی را دربرمی گیرد. فقدان سابقه اجرایی باعث شده وقتی زاکانی به شهرداری آمده، کادر اجرایی که معمولا مدیران اجرایی در اختیار دارند، او تیم مدیریتی ندارد و همراه خودش کسی را نیاورده است. بنابراین در بخش انتصابات مدام دچار چالش می شود. شاید یکی از علل تاخیر در انتصابات، فقدان تیم مدیریتی است که یک مدیر اجرایی باید با خودش همراه داشته باشد.

شورا به لحاظ قانونی و حقوقی، جایگاه ممتازی دارد و شهردار مکلف و موظف به پاسخگویی به شورای شهر است و تکمین از ضوابط مصوب شورا باید داشته باشد. از این لحاظ نمی تواند تعامل نکند. به لحاظ آنچه در عرصه عمل می بینیم اگر شهردار محترم آقای زاکانی نتواند یا نخواهد با شورای شهر تعامل کند، مطمئن باشید مماشات و مدارای شورای شهر نامحدود نخواهد بود و قطعا شورای شهر قاطعانه ورود و تصمیم گیری می کند و نتیجه مشخص است چه خواهد شد. از این جهت تعامل شهردار و شورای شهر هم به لحاظ نظری و هم از شکل عملی، صورت معقولی است که امیدواریم رخ بدهد.

 

* جامعه شناس سیاسی