روزنامه جمهوری اسلامی:سیاست تک فرزندی در دهه۷۰ غلط بود

بررسی داده‌های آماری درباره جمعیت کشور و مقایسه روند تحولات در حوزه جمعیت‌شناسی، به نتایج هشداردهنده‌ای منجر شده است. از یکطرف درصد ازدواج و در نتیجه درصد و نرخ باروری به صورت غیرمنتظره‌ای کاهش یافته و از سوی دیگر تأثیر مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بر روی «هرم سنی جمعیت»، کاملاً معنی‌دار و محسوس ارزیابی می‌شود.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:بررسی داده‌های آماری درباره جمعیت کشور و مقایسه روند تحولات در حوزه جمعیت‌شناسی، به نتایج هشداردهنده‌ای منجر شده است. از یکطرف درصد ازدواج و در نتیجه درصد و نرخ باروری به صورت غیرمنتظره‌ای کاهش یافته و از سوی دیگر تأثیر مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بر روی «هرم سنی جمعیت»، کاملاً معنی‌دار و محسوس ارزیابی می‌شود.

نتیجه ادامه این روند اینست که جامعه ایران به تدریج ولی با شتابی فزاینده و دور از انتظار، در مسیر «گذر از جوانی به سالخوردگی» قرار گرفته است. آمارها نشان می‌دهند طی ۵۰ سال اخیر اگرچه جمعیت کشور ۴ برابر شده ولی سهم کهنسالان در همین دوره ۶ برابر شده که از متوسط جهانی که ۵ برابر است، هم بیشتر است. این پدیده تدریجاً باعث حرکت شکلی هرم سنی جمعیت به سمت استوانه و سپس به هرم معکوس شده که پیامدهای ماندگاری را به همراه خواهد داشت.

اگرچه کهنسال شدن جمعیت کشورها حتی در مقیاس جهانی هم در حال شکل‌گیری است و علت آن افزایش سن امید به زندگی و بهبود امکانات بهداشتی، درمانی و تغذیه است لکن با افزایش درصد باروری و تمهیدات مرتبط با تسهیل ازدواج و زایش و تشویق به فرزندآوری، می‌توان از سرعت وقوع آن کاست و آن را مهار کرد، چرا که افزایش درصد کهنسالی از یکطرف منجر به درگیر شدن روزافزون شبکه بهداشت و درمان به خدمات دوره کهنسالی می‌شود و از سوی دیگر با کاهش فرزندآوری، سطح جانشینی نیروی جوان و افراد در سن خدمت‌رسانی را مرتباً کاهش داده و می‌تواند به فلج شدن ساختار فعال کشور منجر شود که پیامدهای منفی اقتصادی، مالی، تدارکاتی و اجتماعی دارد. لازم است برای اجتناب از این خطر و یا کاهش سرعت وقوع آن، تشویق به ازدواج و باروری، با آموزش‌های مربوط به حفظ و ارتقاء سطح بهداشت همراه باشد تا تمام افراد جامعه به جای آنکه عناصر نیازمند تکفل باشند، همچنان افراد «مولد» و کارآمدی محسوب شوند که توان فعالیت و بهره‌وری دارند.

مصوبه مجلس شورای اسلامی برای تشویق به فرزندآوری، در عین حال که بی‌تأثیر نخواهد بود، حداکثر یک مشوق است و علاج واقعی این درد مزمن نیست. علاج واقعی و نهائی از طریق فرهنگ‌سازی میسر است. سیاست اشتباه تک‌فرزندی که در دهه ۷۰ اِعمال شد، متأسفانه به یک فرهنگ تبدیل شده. باید کاری کرد که فرزندآوری به یک فرهنگ تبدیل شود و جای فرهنگ غلط تک‌فرزندی را بگیرد. این، یک کار بزرگ است که نیازمند همکاری همه‌جانبه تمام دستگاه‌های فرهنگی، علمی، دینی و هنری کشور همزمان با حل ریشه‌ای بحران اقتصادی کشور است.