وقتی حاکمیت شهروندان را به خودی و غیرخودی تقسیم میکند و همه توجهات خود را برای کنترل غیرخودیها میگذارد، ناگزیر چشمش را بر تخلفات و فسادی که در مجموعه نیروهای خودی رخ میدهد، میبندد یا حساسیتهای خود را کاهش میدهد؛ به نوعی که این فسادها بسیار دیر کشف یا با آن برخورد میشود.
آنطور که محسنیاژهای در نشست سه روز پیش خود گفت: «قوه قضائیه به پرونده تمامی افرادی که اتهاماتی متوجه آنهاست بدون توجه به مقام آنها رسیدگی خواهد کرد؛ البته در خصوص پرونده مورد اشاره باید تاکید کنم که هنوز هیچ مدیر متخلف دولتی به ما معرفی نشده است». سخنان رئیس قوه قضائیه اخطاری دوباره به دولتمردان رئیسی است.
آغاز تشکیل کمیسیون تلفیق بدون اعلام وصول لایحه در جلسه علنی و ثبت در مذاکرات مجلس خلاف قانون بود، در پاسخ به چرایی بروز چنین تخلفی میگوید: آنچه آقای قالیباف به آن اعتقادی ندارد آییننامه داخلی مجلس است.
در رابطه با فساد چای دبش برخی مسئولان دولتی معتقدند هرچه رخ داده در دولت روحانی رخ داده است. اینگونه احیانا مفری برای رهایی از تیغ تند انتقاد افکار عمومی باز میشود.
شهردار اسبق اردبیل میگوید: به نظر بنده شخصیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محصولی در کنار احمدینژاد شکل گرفت و این شخصیت جریانی تحت عنوان جبهه پایداری راه انداخته است. در مجموع احمدینژاد اسپانسر جبهه پایداری و محصولی است.
مسئولان دولتی تصور نکنند با اعلام ضدیت خود با فساد میتوانند مشکل فساد را حل کنند یا افکار عمومی را به این نتیجه برسانند که دیگر فسادی رخ نخواهد داد.
بهرام عیناللهی وزیر بهداشت برای یک گزارش تبلیغاتی از افتتاح بیمارستانی در فردیس کرج تمام پروتکلهای اتاق جراحی را کنار گذاشت و وارد اتاق زایمان خانمی شد که حتی همسرش اجازه حضور در این اتاق را طبق قوانین بسیاری از بیمارستانهای دولتی ندارد.
عدم توفیق در مبارزه با فساد، ناشی از فهم ناقص از مساله است به نحوی که هدف و مراد مدیران ارشد، مبارزه با مفسد- آن هم به صورت مقطعی و سیاسی و نه مبارزه با پدیده فساد- است. (نگاه کنید به عبارتهایی مانند «قطع دست مفسدین» و از این قبیل ادبیات رایج در بیانات مسوولان...)
جعفرزاده ایمنآبادی با اشاره به فساد اخیر چای دبش گفت: چرا به مردم نمیگویید چه اتفاقی افتاده است؟