باران سیل آسایی که دو روز پیش در مشهد اتفاق افتاد سبب خسارت به اموال مردم و جانباختن ۱۲ نفر شد، اما واکنش علم الهدی، امام جمعه مشهد به این اتفاق و سیل اوایل سال ۹۸ بحث برانگیز شده است.
ماجرای مدیریت و رویکرد کلی مجموعه جریان حاکم بهجایی رسیده که باید آرزوی دولت اول اصولگرایان در سالهای ۸۴ تا ۹۲ را داشت. مدیریتی غیرپاسخگو، اقتضایی، بدون برنامه و از همه بدتر مدیریتی انکارگرا آن هم انکار در روز روشن؛ و اگر نعمت بزرگ فضای مجازی نباشد، معلوم نبود که آقایان امروز چه ادعاهایی که نمیکردند.
ما نمیگوییم که حتما آقای وزیر سابق کشاورزی مرتکب فساد شده، ولی به محض باز شدن پرونده، حتی اگر او متهم هم نبود باید از وزارتخانه کنار میرفت تا بدون حضور او در وزارتخانه، رسیدگی قضایی انجام شود. اگر چنین میشد، قطعا جرم و فساد وحشتناک بعدی ۳.۴میلیارد دلاری چای دبش رخ نمیداد.
لابی ها با منتخبان مجلس دوازدهم بالا گرفته است، اینبار تنها هدف کرسی ریاست مجلس نیست و برخی نمایندگان مجلس آینده برای کرسی نایب رئیسی مجلس خیز برداشته اند.
کیهان در مخالفت با تعطیلی روز شنبه نوشت: چرا برخی از نمایندگان موافق مصوبه تعطیلی شنبهها در اقدامی که تاکنون سابقه نداشته و چه بدانند و چه نخواسته باشند و ندانند، مصداق روشنی از «دور زدن قانون» است، نمایندگان یادشده قبل از اعلام نظر شورای نگهبان درباره مصوبه مورد اشاره، به دفتر رهبر معظم انقلاب و شماری از مراجع محترم تقلید مراجعه کرده و از آن بزرگواران درباره مصوبه تعطیلی شنبهها نظر خواستهاند؟!
مگر نه این است که مناسبات داخلی مجلس میبایست با رأی و نظر نمایندگان منتخب در مجلس رقم بخورد؟ چرا برخی منتخبان برای رقبای خود رجزخوانی میکنند و از تغییر هیئت رئیسه و دیگر ارکان اصلی خانه ملت با قطعیت سخن میرانند
بعد از واگذاری عجیب و غریب استقلال و پرسپولیس، برخی به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند هر طور دلشان خواست خرج کنند و هر زیادهخواهی را که تاکنون نتوانستهاند، امروز انجام دهند.
فعال رسانهای اصولگرا گفت: من معتقدم مجلس دوازدهم رئیس نخواهد داشت، مبصر خواهد داشت. دلیلش این است که مجلس دوازدهم از چهرههای ملی تقریبا تهی است و میشود گفت شخصیتهای رده دوم و سوم سیاسی در این مجلس دارند برای پست ریاست دعوا میکنند.
در سالهای گذشته، آدمها ازدواج میکردند تا بچه دار شوند. آن روزها افراد بچه دار میشدند تا نان آور داشته باشند، اما این روزها فرزند نیروی کار در نظر گرفته نمیشود، بلکه باید برای فرزند هزینه کرد. بسیاری از خانوادههایی که یک فرزند دارند نیز، با وجود همه هزینه ها، پس از بلوغ فرزندشان یا شاهد مهاجرتش هستند و یا فرزندشان مستقل میشود و به دنبال زندگی خود است، بنابراین فرزند امروزی نیروی کار خانواده نخواهد شد.