چرا همسر آزاری زنان را نمی بینیم؟/ خشونت مردها علیه زنان بزرگنمایی می شود/ مردان قربانی خشونت ممکن است دچار آسیب‌های روانی شوند

زنان می‌توانند در روابط صمیمی، به‌ویژه در لحظات بحرانی یا بر اساس الگوهای ناپخته رفتاری، مرتکب خشونت کلامی، روانی و حتی فیزیکی شوند.

زنان می‌توانند در روابط صمیمی، به‌ویژه در لحظات بحرانی یا بر اساس الگوهای ناپخته رفتاری، مرتکب خشونت کلامی، روانی و حتی فیزیکی شوند.

روزنامه خراسان نوشت:

در فرهنگ عمومی، زن اغلب با نقش قربانی و مرد با نقش متجاوز تعریف می‌شود. این کلیشه، اگرچه در بسیاری از موارد واقعی است، اما مانع از دیدن خشونت زنانه می‌شود.

در واقع، زنان هم می‌توانند در روابط صمیمی، به‌ویژه در لحظات بحرانی یا بر اساس الگوهای ناپخته رفتاری، مرتکب خشونت کلامی، روانی و حتی فیزیکی شوند.

چرا زن دست به خشونت می‌زند

بازمانده زخم‌های کهنه| بسیاری از زنانی که خود دست به خشونت می‌برند، در گذشته‌ای نه چندان دور یا حتی در دوران کودکی، تجربه تلخ قربانی‌شدن یا شاهد خشونت‌بودن را داشته‌اند. خشم، اندوه و درماندگی انباشته‌شده از آن تجربیات، می‌تواند مانند آتش‌فشانی درونی، در لحظه‌ای نامناسب فوران کند.

تراکم خشم سرکوب‌شده| زنانی که در محیط‌های خانوادگی یا اجتماعی صدایشان شنیده نمی‌شود، ممکن است خشم خود را به‌جای بیان، انباشته کنند. این خشم، در نهایت ممکن است در قالب یک انفجار فیزیکی بیرون بزند؛ چیزی که روان‌شناسی آن را «رفتار فورانی» می‌نامد.

فقدان مهارت‌های ارتباطی و تنظیم هیجان| گاه ریشه ماجرا نه در نیت سوء، بلکه در ناتوانی زن در مدیریت خشم یا بیان کلامی احساسات است. این کمبود مهارت می‌تواند به واکنش‌های فیزیکی منجر شود.

آثار مخرب استرس مزمن| فشارهای زندگی مدرن، استرس‌های شغلی، خانوادگی، مالی و اجتماعی، می‌توانند آستانه تحمل افراد را به شدت پایین بیاورند. وقتی سیستم عصبی فرد تحت فشار مداوم است، واکنش‌های هیجانی شدیدتر و غیرقابل کنترل‌تر می‌شوند.

اختلالات روان‌شناختی زمینه‌ای| در برخی موارد، اختلالات خلقی، اختلالات شخصیت یا سوءمصرف مواد می‌توانند نقش اساسی در کاهش کنترل بر رفتار و بروز خشونت ایفا کنند.

الگوهای یادگرفته شده| محیطی که فرد در آن رشد کرده، به شدت بر الگوهای رفتاری او تأثیر می‌گذارد. اگر در یک رابطه یا خانواده، خشونت به عنوان راهی برای حل مسائل یا ابراز قدرت دیده شده باشد، احتمال تکرار آن الگو در روابط بزرگسالی بیشتر است.

واکنش اصولی شوهر در مواجهه با خشونت همسر

در گام نخست، مهم‌ترین اقدام، حفظ امنیت جانی و روانی خود است. در صورت خشونت فیزیکی، لازم است فوراً از محیط دور شده و خود را در امان نگه دارید.

۱.هرگز به خشونت با خشونت پاسخ ندهید. این کار نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه چرخه‌  مخرب خشونت را تقویت کرده و به رابطه آسیبی جبران‌ناپذیر می‌زند.

۲. پس از فروکش‌کردن اوج هیجانات، لازم است به صورتی آرام، اما قاطعانه و بدون سرزنش، مرزهای خود را بیان کنید. جملاتی مانند: «من اجازه نمی‌دهم با من این‌گونه رفتار شود. این عمل برای من قابل قبول نیست و به رابطه ما آسیب می‌زند.»

۳. در زمانی که هر دو طرف آرام هستند و توانایی شنیدن دارند، سعی کنید گفت‌وگویی سازنده آغاز کنید. هدف، فهمیدن ریشه‌های این رفتار و نه صرفاً سرزنش یا گله‌گذاری است. «می‌خواهم در مورد اتفاقی که افتاد صحبت کنیم. برای من مهم است که بفهمم چه چیزی باعث شد این قدر عصبانی شوی.»

۴. اگر خشونت تکرار می‌شود یا ریشه‌های عمیق‌تری دارد، اصرار بر مراجعه به یک روان‌شناس، زوج‌درمانگر یا مشاور ضروری است. این گام، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه‌ بلوغ و تلاش برای نجات رابطه و بهبود فردی است. درمانگر می‌تواند به هر دو طرف کمک کند تا الگوهای ناسالم را شناسایی و تغییر دهند.

۵.نادیده‌گرفتن، توجیه‌کردن یا سرپوش‌گذاشتن بر خشونت، تنها به تداوم آن دامن می‌زند. لازم است با واقعیت روبه رو شوید و مسئولیت آن را بپذیرید.

۶. مردان قربانی خشونت هم ممکن است دچار آسیب‌های روانی، احساس شرم، خشم یا سردرگمی شوند. اهمیت‌دادن به سلامت‌روان خود و در صورت لزوم، دریافت حمایت تخصصی از مهم‌ترین گام‌ها برای التیام است.