همگرایی و به‌هم پیوستن «ما» های متکثر؛ برای یک رویای مشترک!

در آستانه ورود به هشتمین سال فقدان دکتر محمدامین قانعی‌راد، جامعه‌شناس مردم‌مدار و دغدغه‌مند ایرانی که بنیان‌گذار مرکز آموزش‌های جامعه محور انجمن بود، اینک صدای آغازی نو به گوش می‌رسد. دانشجویان سابق و امروز تا کنشگران اجتماعی و همه آنان که سال‌ها از یکدیگر و محیط انجمن جامعه‌شناسی ایران دوری گزیده‌ بودند، می‌خواهند باوجود تمامی تفاوت‌ عقاید، یکصدا کنار هم آمده و پشتیبان یکدیگر باشند تا "خانه خود را بازسازی کنند".
به همت افراد مستقل و دوست‌ داران این نهاد موثر اجتماعی و علمی، مرکز آموزش‌های تخصصی و جامعه محور انجمن جامعه‌شناسی ایران، از روز پنج‌شنبه ۸ خرداد در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به‌طور رسمی آغاز به فعالیت خواهد کرد. با چشم‌اندازی تازه؛ حتی پیش‌رو تر از شکل سابق! با تاکید بر تکثرگرایی، جمع‌گرایی و سازوکاری دموکراتیک.
اما دلیل هم‌پیوندی و همراهی این «ما»های یکصدا اما متکثر بعد از سکوت طولانی چیست؟ به‌زعم بسیاری از ما، سال‌هاست انجمن جامعه‌شناسی ایران از جایگاه حقیقی خود خارج شده است؛ جلسات بی‌رونق، غیاب اعضا کنشگر سابق و انزوای چهره‌های مستقل که دیگر حتی کسی یادشان نیست، نشانه‌هایی هستند که در همه جای انجمن که روزی همچون”خانه” برای‌ ما بوده است، دیده می‌شوند. فاصله‌ گرفتن این نهاد مستقل علمی- اجتماعی از اهداف اولیه‌ تاسیس و حتی فعالیت‌هایش در همین دهه قبل، اشکار است! همچون قانونی نانوشته، اعضا هیات‌های علمی دانشگاه‌ها و معاونین و مدیران متصل به دولت، یک صندلی مادام‌العمر در میان هیات مدیره یا یکی از کمیسیون‌ها و شاخه‌های خودساخته که مشخص نیست چه کارآیی و تاثیری دارند، رزرو کرده‌اند؛ اما حرمت دغدغه مردمی و فراجناحی امین قانعی‌راد نیز حفظ نشده است! تا جایی که شهرداری به‌راحتی وسایل مهم‌ترین انجمن علمی اجتماعی مستقل کشور را که ذیل انجمن‌های جهانی تعریف می‌شود، سال گذشته در خیابان ریخت! همان شهرداری و شوراهای شهر که زمانی نه چندان دور دنبال نظرخواهی و نزدیک شدن به محققین و کنشگران این نهاد بودند! مهم‌ترین همایش‌های بین‌المللی شهری زیر نظر انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار می‌شد! همان زمانی که نه دولت و نه شهرداری و شوراها که هریک در جناح‌های سیاسی مخالف و رقیب بودند، جرات چنین جسارت‌هایی را نداشتند!
امین قانعی‌راد نه فقط موسس این مرکز با شعار جامعه محوری و مردم‌مداری، بلکه معلم گفت‌وگو، تحمل شنیدن نقد و صدای همه صاحبان اصلی این خانه خصوصا دانشجویان بود. بدون هیچ نوع خط‌کش گذاری!
تصویر بخشی از رویای جمعی مشترک ما؛ با بازگشایی دوباره این مرکز، عامل همگرایی تمامی محققین، کنشگران، مدرسین اغلب مستقل و دانشجویان ورای تفاوت‌های عقیده شده است! کورسوی امیدی برای ترمیم و بازسازی بدنه آسیب دیده انجمن جامعه‌شناسی ایران می‌بینیم و یکدیگر را دعوت می‌کنیم به حضور بعد از سال‌ها!
گرچه بهتر است به‌تدریج و زیرساختی و جدی، با همین جنس هم‌گرایی‌ها به آسیب‌شناسی بپردازیم، اما نمی‌توان چشم فروبست روی برخی مسائل جدی! اینکه کار هسته اصلی مدیران انجمن جامعه‌شناسی ایران مدتهاست ارسال دعوت به انتخاباتی با اسامی تکراری است. افرادی با القاب پرطمطراق و کتاب‌ها و مقالات متعدد (که البته مجوز نشر داشته‌اند!) به‌صورت مداوم کاندیدای ریاست و مدیریت انجمن هستند. اگر هم نشد، این جمع خودی هرگز فرو نمی‌پاشند! چون برای تقویت حضور بی‌اثر و گروهی خود، به ریاست کمیسیون و شاخه‌های بی‌حاصل دارای نفوذ در تصمیم‌گیری‌ها‌، با انتخابات داخلی نمایشی منصوب می‌شوند! ارائه گزارش‌های متعدد از فعالیت‌های عملا بی‌فایده و هزینه‌بر و جمع‌آوری رای، به یک روال عادی بدل شده است!
با این تفاصیل؛ آنچه امروز ما را سر شوق آورده، دلخوش بودن به این کلیت که ساختارش بی‌شک خود باید بررسی شده و اصلاح شود، نیست! بلکه همراهی و فعالیت محذوفان سیستم رسمی و افراد مستقل است! البته که می‌توان با «رای دادن مشروط و مطالبه محور» یا رای ندادن جمعی به متصلین سیاسی- دولتی و فضا دادن به فعالیت رده‌های پایین‌تری که حتی در جمع هیات مدیره هم (با استناد به تجربه قبلی و شخصی خودم) کاری نمی‌توانند از پیش ببرند، این ساختار غلط را تغییر داد!
در ایام انتخابات هیات مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران (که امسال آخر خرداد ماه است) و  روز جمع شدن همه اهالی علوم اجتماعی ایران، شاهد حضور پررنگ نمایندگان مجلس و مقامات دولتی تا اعضا اصلی احزاب سیاسی (اغلب یک طیف خاص) هستیم که گویا فقط در این زمان‌ها فعال می‌شوند یا از پشت صحنه برای مقاصد دیگری معرفی می‌شوند!
این جامعه‌شناسان دلسوز که توان یا انگیزه کافی برای ساختن چیزی شبیه خانه علوم اجتماعی-انسانی هم ندارند و برکسی پوشیده نیست؛ چرا از جایگاه‌های مختلف و متعدد سیاسی خود، که شامل نمایندگی مجلس و معاونت شخصیت‌های مهم دولتی و حضور در ارکان حکومتی است، کاری برای بهبود کلیت این جامعه نمی‌کنند؟ این وضعیت مبتذل انقدر مشخص است که کل مردم ایران می‌توانند درکش کنند و بر آن شهادت دهند! مردمی که زیر بار انواع مشکلات اجتماعی و فقر خم شده‌اند، اما مسئولان رده‌های مختلف مدعی اداره جامعه دنبال صندلی خالی یا منبر سخنرانی‌های کسالت‌آورشان در انجمن جامعه‌شناسی ایران هستند!
پس اساسا ما ناظری از جانب این جمع را در فعالیت بخش مستقل آموزش‌های جامعه محور به رسمیت نمی‌شناسیم؛ باشد که تغییر کنند!
“سودای مکالمه، خنده و آزادی”؛ میانجی همگرایی دغدغه‌مندان اجتماعی ایران:
با تمام فراز و فرودها و تلخی‌ها، اینک گروه‌های تخصصی، فعالان قدیمی انجمنی و اجتماعی و زنان، پس از سال‌ها روز پنجشنبه ۸ خردادماه کنار هم می‌ایستند تا بخش مهم و جامعه محور انجمن جامعه‌شناسی ایران را با قدرت جمعی خود احیا کنند. نه قرار است یکدیگر را کاملا تایید کنند و نه سد راه پیشبرد کار شوند؛ حول یک نقطه کانونی و هدف مشخص، همگرایی این نیروهای متکثر ممکن شده است!
ما قصد کرده‌ایم تا ترکی روی این دیوارهای جدایی، طرد و به حاشیه راندن دیگری‌ها ایجاد کنیم!
ما قصد کرده‌ایم تا خانه‌مان را باز پس بگیریم و بازسازی کنیم! مصمم شده‌ایم به تلاش برای رهایی خود و جامعه از چنگال انبوه اطلاعات مخدوش، آگاهی‌های وارونه و کنش‌های بی‌اثر یا بیمارگونه‌ای که در جهان محدود مجازی عادی‌سازی شده‌اند! بدون توجه به تنگ‌نظرانی که “ما” را سال‌ها تنها و ساکت و دور از هم می‌خواستند تا خود معتبر شوند و نتیجه‌ تلخ این وضعیت را نه در رسانه‌های جدامانده از کف جامعه، بلکه به صورت حقیقی داخل ایران و کنار خودمان شاهدیم! نمونه‌اش مرگ‌های متعدد خودخواسته بسیاری از همراهان و آشنایان قدیمی است.
حالا می‌خواهیم واقع‌گرایانه به آینده نگاه کنیم؛ به آن‌هایی بنگریم که نه عوام‌فریبانه و مستبدانه؛ بلکه به‌صورت حقیقی با تفکر انجمنی و جمع‌گرایانه زیستند. به آن‌ گروه از اهالی علوم اجتماعی که قربانی تفکرات حذفی و طردکننده شدند، ولی بر سر باور خود ایستادند!
به یاد رفتگان امیدبخش‌مان خواهیم بود، نه باورمندان تاریک اندیش تک‌روی و محفل‌گرایی!
به یاد جعفر پوینده که با گزینش دقیق متن‌ها و ترجمه‌ آن‌ها، قدرت روابط گفتگویی و تحمل دیگری‌ها را با یافتن نقاط اشتراک پیش روی ما گذاشته است، هاله لاجوردی که هنوز در تصویرش هم انگار از گوشه چشم اهمیت توجه به زندگی روزمره را یادآوری می‌کند تا شهلا لاهیجی که دفتر انتشارات کوچکش روزی پناه ما دانشجویانی بود که اگر هم پولی نداشتیم، هرگز دست خالی از آنجا باز نمی‌گشتیم، همیشه یک کتاب هدیه داشتیم!
و بر تمام این یاد‌ها، لبخند رضایتمند و گوشزد امین قانعی‌راد سایه انداخته است که:
“که بیایید و خودتان بسازید! چراغ این چند اتاق‌ انجمن نباید هیچوقت خاموش شود”
از همه دوستان‌مان هرکجا و با هر عقیده‌ای هستند دعوت می‌کنیم به خانه خود بازگردند! فعالانه به مرکز آموزش انجمن جامعه‌شناسی ایران بپیوندند تا باهم دوباره بسازیمش!
 همان محل اصلی تحلیل و تحقیق مسائل مهم ایران! همان جای گفتگو و جدل که همواره رو به زندگی بود و هرگز با مرگ‌اندیشی و انزوا نسبتی نداشت.
دکتر پردیس عامری_
عضو سابق هیات مدیره انجمن جامعه‌ شناسی ایران